اول فکر کردیم کار استکبار جهانی است و میخواهد ما را کنترل کند و خیالش راحت بشود که مطابق قرارداد، هر روز آب کافی در آسیابش می ریزیم یا نه!
ولی با کمی تفکر و تامل فهمیدیم که عناصر خودسر به شکل ماهرانه ای وارد دفتر ما شده اند و به شکل ماهرانه تری این ابزار و ادوات ماهرانه را در دریچه کولر جاسازی کرده اند تا به طرز ماهرانه ای از چند و چون و کم و کیف مواضع ما باخبر شوند تا بتوانند در آینده مواضع ما را با آسیب جدی روبرو کنند.
خوشبختانه خیلی زود متوجه شدیم و ضمن حفظ و حراست از مواضع خود، از این عناصر خودسر شکایت کردیم که پرونده اش توسط برادران جان بر کف در حال بررسی است.
بخشی از شنودها را خودمان گوش کردیم و کلی از مواضع خودمان کیف کردیم. شما هم بخوانید و حالش را ببرید:
شنود شماره یک:
الو!...سلام عرض شد...آقای امپریالیسم جهانی تشریف دارند؟ ...گوشی را لطف
می کنید؟...(چند لحظه بعد) ...سلام امپریالیسم جان! ... امروز برنامه چیه؟
... به بر و بچهها بگم کف خیابون پهن بشن؟...چشم...بیزحمت دستورالعمل
انقلاب نارنجی متمایل به بنفش رو هم برای ما بفرستید...ممنون ... بای بای
شنود شماره دو:
الو ... اونجا وزارت خارجه انگلستانه ؟ ...وزیر امور خارجه هستند؟ ...گوشی
را مرحمت کنید...(چند لحظه بعد) ... سلام داداش ... این جیره و مواجب ما
چی شد؟ ... دست شما درد نکنه ... به بر و بچه های بی بی سی هم سلام گرم ما
رو ابلاغ بفرمایید...بای
شنود شماره سه:
الو سلام قربان ... آقای مدیر مسئول روزنامه سیاست روز تشریف دارند...
سلام برادر...این حقوق ما را نمیریزید به حساب؟ ... اختیار دارید...شما که
همیشه به ما لطف دارید اما این صاحبخانه با آن سبیل های ابلیسترسانش...
جانم؟ ... طرح تعدیل نیرو دارید؟... حالا یک ماه زودتر یا یک ماه دیرتر چه
فرقی می کند... نه خیر...پول لازم نیستم...فقط خواستم صدای گرم و مهربان
تان را بشنوم...التماس دعا حاج آقا