فوت کوزه گری
استاد کوزه گری بود که خیلی با تجربه بود و کوزه های لعابی که می ساخت خیلی مشتری داشت.
شاگردی نزد وی کار می کرد که زرنگ بود و استاد به او علاقه داشت و تمام تجربه های کاری خود را به او یاد داد.
شاگرد وقتی تمام کارها را یاد گرفت. شروع به ایراد گرفتن کرد و گفت: مزد من کم است و کم کم زمزمه کرد که من می توانم بروم وبرای خودم کارگاهی راه اندازی کنم و کلی فایده ببرم.
هرچه استاد کوزه گر از او خواهش کرد مدتی دیگر نزد او بماند تا شاگردی پیدا کند و کمی کارها را یاد بگیرد تا استاد دست تنها نباشد، پسرک قبول نکرد و او را دست تنها گذاشت و رفت.
شاگرد رفت و کارگاهی راه اندازی کرد وهمان طور که یاد گرفته بود کاسه ها را ساخت و رنگ کرد و روی آن لعاب داد و در کوره گذاشت، ولی متوجه شد که رنگ کاسه های او مات است و شفاف نیست.
دوباره از نو شروع کرد و خاک بهتر انتخاب کرد و در درست کردن خمیر بیشتر دقت کرد و بهترین لعاب را استفاده کرد و آن ها را در کوره گذاشت ولی باز هم مشکل قبلی به وجود آمد.
شاگرد فهمید که تمام اسرار کار را یاد نگرفته. نزد استاد رفت و مشکل خود را گفت و از استاد خواهش کرد که او را راهنمائی کند.
استاد از او پرسید که چگونه خاک را آماده می کند و چگونه لعاب را تهیه می کند و چگونه آن را در کوره می گذارد. شاگرد جواب تمام سوال ها را داد.
استاد گفت: درست است که هر شاگردی باید روزی استاد شود ولی تو مرا بی موقع تنها گذاشتی. بیا یک سال این جا بمان تا شاگرد تازه هم قدری کار یاد بگیرد و آن وقت من هم تو را راهنمائی خواهم کرد و بعد از آن به کارگاه خودت برو.
شاگرد قبول کرد و یک سال آنجا ماند، ولی هر چه دقت کرد متوجه اشتباه خودش نمی شد. یک روز استاد او را صدا زد و گفت: بیا بگویم که چرا کاسه های لعابی تو مات است.
استاد کنار کوره ایستاد و کاسه ها را گرفت تا در کوره بگذارد. به شاگردش گفت: چشم هایت را باز کن تا فوت وفن کار را یاد بگیری.
استاد هنگام گذاشتن کاسه ها در کوره به آن ها چند فوت می کرد. بعد از او پرسید: فهمیدی. شاگرد گفت: نه. استاد دوباره یک کاسه دیگر برداشت و چند فوت محکم به آن کرد و گرد وخاکی که از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت: این فوت و فن کار است، این کاسه که چند روز در کارگاه می ماند پر از گرد و خاک می شود در کوره این گرد وخاک با رنگ لعاب مخلوط می شود و رنگ لعاب را کدر می کند. وقتی آن را فوت می کنیم گرد وغبار پاک می شود و لعاب خالص پخته می شود و رنگش شفاف می شود. حالا به دنبال کارت برو که همه کارهایت درست بود و فقط همین فوت را کم داشت .