* از تو خبر زیادی نداریم. الان کجا هستی؟
- در کشورم بازی میکنم. در باشگاهی به نام شالمبورگ.
* چند پیشنهاد بسیار خوب از کشورهای دیگر هم داشتی، چرا نرفتی؟
- احساس کردم خانوادهام دوست دارند در کنارشان باشم، به همین خاطر در ایرلند ماندم.
* و شنیدیم که به تیمملی لیبی دعوت شدهای؟
- بله، این خبر درست است. حدود یک هفته قبل خبر را شنیدم و بینهایت
خوشحالم که میتوانم به فوتبال لیبی کمک کنم. دوست دارم روزی با پیراهن
لیبی به جامجهانی بروم.
* میدانی در ایران چه خبر است؟
- بله. شب گذشته چند نفر از دوستان سابقم با من تماس گرفتند و گفتند نزدیک دربی تهران است.
* جایت خالی نیست؟
- بله صد درصد. جای من واقعاً خالی است و فکر میکنم هواداران پرسپولیس هم این قضیه را میدانند.
* دوست داشتی این دربی نیز در تهران بودی؟
- بله، به شرطی که اجازه حضور در میدان هم به من داده میشد. آخرین باری که دربی را تجربه کردم، 90 دقیقه روی نیمکت بودم.
* به همین خاطر بود که از پرسپولیس جدا شدی؟
- نه، فقط همین دلیل نبود. آنها مرا نمیخواستند. باشگاه چند مهاجم جدید و
باانگیزه هم جذب کرده بود و از سوی دیگر به نظر میرسید سرمربی پرتغالی
تیم (مانوئل ژوزه) خیلی دوست نداشت من در کنار تیم باشم. او مدام از من
ایراد میگرفت. البته موضوع فقط همینها نبود، من دیر به پرسپولیس اضافه
شدم و از طرف دیگر کشاله پایم کشیده شد. بعد هم سرماخوردگی شدیدی داشتم که
نگذاشت به خوبی تمرین کنم. آن زمان اوضاع پرسپولیس اصلاً خوب نبود و فقط یک
بار در ترکیب اصلی آن هم خارج از تهران به میدان رفتم. در نهایت هم
نگذاشتند در دربی بازی کنم.
* اگر به میدان میرفتی، میتوانستی گل بزنی؟
- اینها را نمیتوان حالا گفت. من کارم را قبلاً انجام دادهام. در چند
بازی برای پرسپولیس هتتریک کردم، با اینکه فرصت زیادی نداشتم و اغلب
بازیها را از روی نیمکت ذخیرهها میدیدم.
* البته هواداران پرسپولیس تو را همچنان دوست دارند.
- این نظر لطفشان است. من هم آنها را واقعاً دوست دارم و آرزو میکنم روزی برگردم و دوباره برای پرسپولیس گل بزنم.
* صحبت از بازگشت تو مطرح شده؟
- نمیدانم، خودم از دوستانم در ایران صحبتهایی شنیدهام ولی نمیدانم آیا کادرفنی کنونی تیم مرا میخواهد یا نه.
* بازیهای پرسپولیس را دنبال میکنی؟
- نه زیاد. گاهی اوقات در یوتیوب فیلم برخی بازیهایشان را میبینم ولی
همیشه خود را هوادار پرسپولیس میدانم. اتفاقاً در شبکههای اجتماعی،
رابطهام با هواداران هم خیلی خوب است.
* از آن روز و آن دربی، چیزی به یاد داری که به ما بگویی؟
- من نمیدانستم دقیقاً در چه بازیای گل زدهام. فکر میکردم یک بازی
حساس است ولی بعدها متوجه شدم دربی تهران چه تأثیری در تاریخ فوتبال ایران
دارد. به رختکن که رفتیم، علی کریمی به من تبریک گفت و بابت نظراتی که نسبت
به من داشت، عذرخواهی کرد. او به من اعتماد به نفس داد. فردای آن بازی، به
همراه یکی از دوستانم به 10 یا 11 مجله و روزنامه رفتم. مصاحبهها برایم
سختتر از دربی بود!
* دنیزلی قبل از اینکه تو را به میدان بفرستد، چه چیزی گفت؟
- او با انگشتش دقیقاً بین مدافعان استقلال را نشان داد و گفت جای تو
آنجاست. من به بازیکنان دیگر میگویم توپها را بریزند به آن منطقه و تو
باید همه را به گل تبدیل کنی. البته شرایط خیلی سخت بود چون ما یک بازیکن
کمتر داشتیم و بعید به نظر میرسید توپی به محوطه جریمه استقلال بفرستیم.
جو ورزشگاه هم به طور کلی به نفع استقلال بود. برنامه دنیزلی به خوبی اجرا
شد و توپهایی که به من رسید را وارد دروازه کردم تا بازی برگردد.
* بعد از بازی هم به خبرورزشی با تعجب گفتی اینکه سه گل خورد، گلر تیمملیتان بود!
- بله، واقعاً نمیدانستم او گلر تیمملی ایران است. البته قصدم توهین نبود، فقط تعجب کردم.
* حالا که نیستی، فکر میکنی پرسپولیس بتواند استقلال را شکست دهد؟
- پرسپولیس باید این کار را انجام دهد چون استقلال رقیب سنتیاش است. من دوست دارم پرسپولیس برنده بازی شود.