بررسی آموزههای شریعت مقدس اسلام، بازدهی عملکرد صحیح به دستورات تربیتی دین و کنکاش در اندیشه معصومین(ع)، حاکی از این است که خداوند در تدوین شریعت مقدس به عنوان یک برنامه اصیل انسانساز، اهمیت تربیت انسان و توجه به مسایل تربیتی را مدنظر داشته است.
بیشترین سرمایهگذاری پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز در این زمینه بوده است. تربیت شاگردان و اصحاب شایسته نمونه بارز عملکرد معصومین(ع) در راستای اهداف تربیتی اسلام است. مسأله اساسی در تربیت اسلامی، انسان و انسان شناسی است، این امر به دیدگاه خاص اسلام به انسان برمیگردد، چرا که از دیدگاه اسلام، انسان جانشین خدا در زمین است لذا نظامی برای تعلیم و تربیت او در نظر گرفته شده است که با ساختار وجودیاش هماهنگ باشد.
در این نظام محوریت تعالیم، خدا و هدف بودن اوست. در سایه این تعالیم ارزشمند، انسان به نعماتی چون عبودیت مرتب الهی و حیات طیبه دست مییابد. لذا اهداف تربیتی اسلام با فطرت انسان به لحاظ سازگاری با هدف خلقت، معقول و مؤثر بودن و پویایی آن، هماهنگ است و شارع مقدس برای حفظ و استحکام رابطه بین نظام تعلیم و تربیت و فطرت به حیات انسان توجه خاصی دارد. توجه اسلام به حیات اخروی انسان نیز ناشی از این دیدگاه است. بزرگان دین، براساس همین دیدگاه جایگاه رفیعی برای تعلیم و تربیت فرزندان، شاگردان و مسلمین قائل بودند.
در این میان نقش حضرت فاطمه(س) به عنوان مادر امامت و پرورش یافته مکتب وحی، در بکارگیری شیوههای مؤثر تربیتی و هماهنگ با اسلام در تربیت فرزندان بسیار ارزنده و کارساز بوده است. با توجه به جایگاه خاص مربی در اصول تربیتی و تأثیر عمیق رفتار و گفتار وی در ساختار فکری و فرهنگی افراد به نقش تربیتی فاطمه(س) در تربیت فرزندان و بررسی اندیشههای تربیتی ایشان میپردازیم.
هر چند فرزندان فاطمه(س) از نظر وراثت به عنوان یکی از سه عامل مؤثر در تکوین شخصیت انسان، دارای نسبی والا و پاک بودند، اما باز هم در تربیت ایشان به عنوان یک انسان نمیتوان نقش مربی را نادیده گرفت.
فاطمه(س) در تربیت فرزندان خود، کلیه مؤلفههای مؤثر در تربیت اسلامی که شامل هماهنگی با فطرت، جامعیت ارزشی و ایجاد انگیزه در فرد برای رسیدن به هدف نهایی آفرینش و انجام وظیفه انسانی، میباشد را بکار گرفت.
ایشان با بهرهگیری از یک مدیریت صحیح و اصولی و استفاده از روشهای تربیتی مؤثر فرزندانی را تربیت نمود که هر یک در زمان مناسب خود توانستند رهبری جامعه مسلمین را به عهده گیرند و بهترین اقدام را در زمان خود انجام دهند و منشأ خیر و برکت برای مسلمین و جامعه اسلامی باشند.
*وقتی «خدا» محور است
آنچه در تربیت از دیدگاه فاطمه(س) قابل توجه است، خدا محوری و پرورش عبادی فرزندان، خودشناسی، و ارتباط انسان با اطرافیان میباشد.
مؤثرترین شیوه تربیتی، شیوه عملی الگوهاست. این شیوه مختص بینش یا زمان خاصی نیست. صاحب نظران مسایل آموزشی و پرورشی معتقدند: «در مسایل تربیتی بهرهگیری از تئوری عمل به جای نظیرپردازی و تعلیم های تجربی؛ اولاً در تصحیح و تصفیه تئوری تربیتی دخالت دارد و ثانیاً انسان را به تشخیص درست آنچه واقعاً تحت یک سلسله شرایط معین، عملی و امکان پذیر است، قادر میسازد. (فلسفه آموزش و پرورش/ فیلیپ. جی. اسمیت/ ص 96 با تلخیص).
حضرت فاطمه(س) در تربیت فرزندان خود از این روش بهره جست، تا آنجا که در مسایل عبادی، فرزندان ایشان به عبادت های فراوان و خالصانهاش اشاره داشتهاند و خود نیز الگوی عملی شیعیان گشتند. نمونه این اثرپذیری از الگوی عملی، در شب یازدهم محرم هنگامی اتفاق افتاد که حضرت زینب(س) با حالت خستگی و ضعف، نماز شب و نافله خود را ترک نکرد.
دیدگاه فاطمه(س) درباره عبادت، وجود اخلاص در آن است. ایشان در این باره میفرماید: «کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت را بسویش فرو خواهد فرستاد.» (فرهنگ سخنان فاطمه(س)/ محمد دشتی/ ص 16).
آنچه از اندیشههای فاطمه(س) در این باب، قابل توجه است خدا محوری در عبادت و تعلیم آن به فرزندان میباشد.
محوریت خدا درخصوص مسایل تربیتی باعث ایجاد دو نوع ارتباط بین انسان و خدا میشود؛ ارتباط نظری که همان معرفت خداست. و ارتباط عملی که شامل گرایش های عملی در قالب توکل و شکرگذاری است، میباشد. نتیجه معرفت الهی که در آثار تربیتی فاطمه(س) مشهود است، تخلق به اخلاق الهی، ایمان، تقوی و توکل در فرزندان فاطمه(س) است.
بیشک خانواده، سازنده و زمینه ساز مسایل اعتقادی و اخلاقی فرد است، لذا فاطمه(س) فرزندان خود را به لحاظ اعتقادی و اخلاقی مهیا و مجهز به بهترین اخلاقیات و معتقدات نمود و آرامش، تقوی الهی، مقاومت در برابر مشکلات و روشن بینی را برای ایشان به ارمغان آورد آنچه از آموزش های فاطمه(س) درخصوص فرزند ایشان، قابل توجه است، عدم اثرگذاری محیط بر افکار و خصایص اخلاقی ایشان میباشد. هر چند محیط به عنوان عامل سوم در تکوین شخصیت انسان مؤثر است اما انسان محکوم به محیط نیست. این ویژگی در تربیت فاطمی قابل توجه است و میتواند به عنوان یک ارزش در مسایل تربیتی روز، مورد توجه قرار گیرد.
*استفاده از جاذبه های هنری در تربیت فرزند
انسان دارای دو بعد روحانی و جسمانی است. درخصوص مسایل تربیتی به بعد اختصاصی انسان که همان بعد رحمانی- عقل و عاطفه- است به انضمام بعد جسمانی توجه میشود.
یکی از جنبههای تمییز انسان از سایر موجودات قدرت تعقل، تفکر و استدلال اوست. اسلام، انسان را به این امور جهت رسیدن به مراحل عالی نفسانی دعوت میکند تا به خودشناسی، خداشناسی و خودسازی نایل شود.
توجه و توصیه شریعت مقدس به پرورش عقل و دعوت به تعقل و اندیشه، اهمیت تربیت عقلانی را روشن میسازد.
فاطمه زهرا(س) نیز در تربیت فرزندان خود از این مهم به شکلی عالی بهره گرفت از جمله اقدامات فاطمه(س) در این زمینه، ماجرای برگزاری مسابقه خطاطی و ورزشی بین حسنین(ع) است. در این ماجرا فاطمه(س) قضاوت درباره خط بهتر را به خود ایشان واگذار نمودند تا روحیه عدالت خواهی و عدالت پروری را در ایشان پرورش دهند. آثار این اقدامات در حرکت های سازنده فرزندان ایشان دیده میشود.
دومین اقدام قابل تأمل استفاده از جاذبه شعر و تربیت روحی و جسمی فرزندان در مکتب تربیتی فاطمه(س) است. ایشان در ضمن قرائت اشعاری در وصف فرزندان خود، ارزش هایی چون حق خواهی، پرستش و تبری را آموزش میداد:
اشبه اباک یا حسن
و اخلع عن الحق الرسن
و اعبدالهاً ذلمنن
و لا توال ذالا حسن
قناعت، دعا در حق فرزند، ایجاد محبت بین پدر و فرزند از راه ارایه صفات پسندیده علی(ع)، سخاوت، صرفه جویی و نهی از مصرف گرایی از جمله آموزههای تربیتی فاطمه(س) است که در زندگی فرزندانش تبلور یافت.
قدس آنلاین