اما یکى از بزرگترین ایراد هاى تیم على دایى در این ١٦مسابقه، پیروزى هاى ناپلئونى یک یا دو گله و شکست هاى بدون گل زده بوده است که خط حمله این تیم را با ١٣ گل زده در ١٦ مسابقه (براى یک تیم مدعى قهرمانى میانگین گل کمتر از یک در هر بازى غیر قابل قبول است) به چهارمین خط حمله ضعیف لیگ پس از مس و فجر سپاسى انتهاى جدولى و سایپا، تبدیل کرده است. این در حالی است که ٤ تیم مدعى دیگر همگى ٢٠ یا بالاى ٢٠ گل زده اند.
قضیه آنجایی جالب مى شود که بدانیم در نوک خط حمله ى این تیم، آقاى گل بدون پنالتى فصل گذشته لیگ، سیدمهدى سیدصالحى، قرار دارد. تنها شانسى که سید تا اینجاى کار آورده، حضور پرسپولیس در جمع مدعیان است که باعث شده کسى چندان به آمار ضعیف او توجهى نداشته باشد، درحالی که حتى کریم انصاری فرد نیز در نیم فصل اول فصل قبل ٥ گل (یک گل بیشتر از گل هاى این فصل سید صالحى) به ثمر رسانده بود، اما فشار به مراتب بیشترى را در مقایسه با سیدصالحى تحمل مى کرد.
این مشکل چندین سال است که گریبانگیر سرخپوشان شده، به واقع پس از محسن خلیلى هیچ کدام از مهاجمان نامدار این تیم، در حد و اندازه هاى خودشان نبوده و پرسپولیس همیشه از این پست حیاتى ضربه خورده است. عجیب تر که اکثر این بازیکنان فقط در این تیم دچار مشکل مى شوند وحتى بعضى از آن ها، پس از جدایى از پرسپولیس نیز دوباره احیاء خواهند شد.
به نظر مى رسد یکى از عوامل مهم این موضوع، فشار بالاى تماشاگران و انتظارات آن ها در این تیم است که باعث شده بازیکن از همان ابتداى فصل فشارى غیر قابل تحمل را بر دوش خود احساس کند که مانع تطبیق او با شرایط تیم مى شود و در نتیجه در پایان فصل این تیم را به عنوان یک بازیکن معمولى ترک مى کند.
٥ تن از سرشناسترین این مهاجم ها عبارتند از:
١. ابراهیم توره:
بدون تردید یکى از بهترین مهره هاى خارجى یک دهه اخیر فوتبال ایران. این مهاجم سیه چرده کار خود را در فصل ٨٦-٨٧ با پیکان در لیگ برتر ایران آغاز کرد، البته به عنوان بازیکن قرضى از تیم ویدا کازابلانکا. ١٣ گل در ٢١ بازى آمار توره در پیکان بود که او را به سومین گلزن برتر لیگ و بهترین گلزن خارجى فصل مورد نظر تبدیل کرد.
در فصل نقل و انتقالات ٨٧-٨٨ توره راهى تیم قهرمان فصل گذشته شد و همه انتظار تشکیل یک زوج رویایی بین او و محسن خلیلى را داشتند. زوجى که بهترین بازیساز وقت فوتبال ایران، على کریمى را پشت سر خود مى دید. اما این سه نفر در طول فصل کمتر از ١٠ بازى را در کنار یکدیگر تجربه کردند زیرا در همان ابتداى فصل، محسن خلیلى با پارگى رباط صلیبى (که در بازى مقابل کره شمالى در مقدماتى جام جهانى اتفاق افتاد) بیش از ٦ ماه از میادین دور شد و توره باید به تنهایى جور خط حمله پرسپولیس را مى کشید.
اما تکروى ها، بى نظمى ها و حاشیه هاى بى پایان توره، صداى اعتراض همه را به آسمان مى فرستاد. در نهایت نیز او و پرسپولیس فصل را با جایگاه نازل پنجمى به پایان رساندند و او توانست تنها ١١ گل را به ثمر برساند که حتى از تعداد گل هایش در پیکان نیز کمتر بود.
فصل بعد توره راهى سپاهان شد و به همراه عماد محمد رضا یکى از بهترین زوج هاى تاریخ لیگ برتر را رقم زدند. ١٩ گل از عماد رضا و ١٨ گل از توره، سپاهان و امیر قلعه نویى را سه هفته مانده به پایان به قهرمانى لیگ رساند. پس از ٢ فصل موفق در سپاهان، او به عجمان پیوست و در عین ناباورى راهى موناکو در دسته ٢ فراسه شد. توره در فصل دوم حضور خود، با آقاى گلى در لیگ این تیم را به لیگ ١ لوشامپیونه رساند اما با جذب فالکائو، مورد بى مهرى کلودیو رانیرى و مسئولان باشگاه قرار گرفت که البته کاملاً طبیعى به نظر مى رسید. او هم بار دیگر به لیگ امارات پیوست و در حال حاضر در تیم النصر این کشور حضور دارد.
٢. اشپیتیم آرفى:
این مهاجم کوزوئى-آلبانیائى که پاسپورت آلمانى نیز دارد، در فصل نقل و انتقالات ٨٨-٨٩ از تیم پیام مشهد به سرخپوشان پایتخت پیوست. آمار آرفى در زمان حضور در پیام فوق العاده بود؛ ١٨ گل زده در ٣٤ مسابقه هر چند مانع بازگشت پیام به دسته ١ نشد، اما او را به دومین گلزن برتر لیگ و بهترین گلزن خارجى لیگ تبدیل کرد.
اما در دوران حضور در پرسپولیس بسیار متفاوت بود؛ آرفى حتى سایه اى از اشپیتیم فصل قبل نبود و او در توجیه این عملکرد ضعیف، پاس ندادن سایر هم تیمى هایش را بهانه مى کرد.
تنها ١١ بازى و یک گل در اولین فصل حضور، او را به بدترین خرید کرانچار که نه، مدیر عامل باشگاه تبدیل کرد. با همه اینها، او تمایلى به رفتن از پرسپولیس نداشت و پرسپولیس نیز تمایلى به فسخ قرارداد و یک فصل دیگر نیز در این تیم ماندگار شد و عملکرد بهترى داشت؛ ١٤ بازى و ٤ گل.
در نهایت او در فصل نقل و انتقالات ٩٠-٩١، با مجموع ٣٢ بازى و ٦ گل (شامل جام حذفى، لیگ و لیگ قهرمانان آسیا) پرسپولیس را به مقصد سرخ هاى تبریز ترک کرد تا این بار روى مخ هواداران تبریزى باشد. تنها ٥ بازى و یک گل در هفته دوم مقابل ذوب آهن.
سرانجام آرفى به مشهد و این بار دیگر تیم این شهر در لیگ دسته ١، ابومسلم، پیوست. ٧ مسابقه و ٢ گل در نیم فصل، آخرین آمار به جاى مانده از آرفى ٣٤ ساله است.
٣. مهرداد اولادى:
درباره اولادى موضوع کمى متفاوت است. او قبل از آنکه در فصل نقل و انتقالات ٩٠-٩١ ملوان را با آمار فوق العاده ١٤ گل در ١٨ بازى ترک کند، در دو مقطع براى سرخپوشان به میدان رفته بود؛ ابتدا در فاصله سال هاى بین ٨١ تا ٨٤ و بار دوم در فصل ٨٥-٨٦ به شکل قرضى از تیم الشباب امارات.
با توجه به این سابقه، انتظار مى رفت که او خیلى زود در ترکیب پرسپولیس جا بیفتد و با شرایط تیم و جو تماشاگران وفق پیدا کند اما پس از ٢ بازى ضعیف، شکستگى پا او را تا پایان نیم فصل خانه نشین کرد. پس از گذراندن دوران نقاهت نیز عملکرد او هرگز قابل دفاع نبود و تنها یک گل در ١٨ مسابقه به ثمر رساند تا در پایان فصل بار دیگر این بار به همراه مازیار زارع به ملوان بازگشت.
با وجود حضور در ٢٤ مسابقه، تنها ٣ گل را به ثمر رساند و زیر سایه سنگین آقاى گل لیگ، سید جلال رافخایى ١٨ گله، قرار گرفت. پس از ملوان، اولادى به نفت یحیى پیوست تا شاید بتواند بار دیگر به دوران اوج خود برگردد اما این بار به یک رقیب آماده دیگر به نام رضا نوروزى برخورد کرد.
در پایان نیم فصل نیز با ٢ گل و ٢ پاس گل، به دلیل اختلاف با گل محمدى، از این تیم جدا و در یک انتقال عجیب به استقلال پیوست تا شاید بتواند خاطرات تلخ خود در دو تیم دیگر پایتخت را به دست فراموشى بسپارد.
به هر حال به نظر مى رسد این آخرین فرصت مهرداد براى بازگشت به روزهاى اوج و حضور در جام جهانى باشد. نیم فصلى که مى تواند مسیر زندگى او را تغییر دهد.
٤. محمد قاضى:
یکى از آخرین شاهکار هاى پرسپولیس در این زمینه! قاضى که با کلى امید و آرزو از ذوب آهن راهى پرسپولیس شده بود، از همان زمانى که کریم انصاری فرد به این تیم پیوست باید پرونده خود را بسته مى دانست.
هر چند شروع او در پرسپولیس با دو گل زیبا به فجر در ورزشگاه خالى از تماشاگر آزادى و به تیم سابقش، فولاد، در اهواز، تا حدودى امیدوارکننده بود اما او حتى نتوانست از فرصت سکونشینى انصاری فرد نیز براى تثبیت جایگاه خود استفاده کند و سرانجام با بازگشت شماره ٩، این بار شماره ١١ پله به پله از ترکیب اصلى به نیمکت و سپس سکو منتقل شد. ٣ گل زده در ٢٢ مسابقه حاصل کار او در پرسپولیس بود.
اما قاضى در فصل نقل و انتقالات ٩٢-٩٣ با یک انتقال غیر قابل پیش بینى بار دیگر در صدر اخبار قرار گرفت. هیچ کس نفهمید که او چگونه و بر اساس چه معیارى به یک یاغى جدید در نزد سرخابى ها تبدیل شد. استارت قاضى به همراه آبى پوشان نوید روزهاى درخشان آینده را مى داد. ٣ گل در ٦ مسابقه ابتدایى، قاضى را نماد جدیدى براى کرى خواندن استقلالى ها تبدیل کرده بود. اما همانند فصل قبل، این شروع امیدوار کننده، تداومى نداشت و بعد از شش هفته ابتدایى، به جز یک گل در برابر اف سى سئول، قاضى تا پایان نیم فصل در قحطى به سر برد و این خشکسالى هنوز به پایان نرسیده است و به نظر نمى رسد او شانس چندانى براى حضور در جام جهانى داشته باشد مگر اینکه در چند ماه آتى، تحولى عظیم روى دهد.
٥. کریم انصاری فرد:
بدون هیچ شک و تردیدى، در صدر این لیست، کریم انصاری فرد قرار دارد. آقاى گل فصل ٩١-٩٢ لیگ برتر با ٢١ گل زده، در جنجالى ترین و احتمالا گرانقیمت ترین انتقال فصل، پس از دور زدن سپاهان و استقلال، به عنوان بمب نقل و انتقالات و شاه ماهى و هر کلمه اى که بشود با استفاده از آن جنجال برانگیز بودن این انتقال را وصف کرد، راهى پرسپولیس شد.
اما هرگز نتوانست با وجود حمایت هاى بى پایان هواداران تا پایان فصل (که در مورد ٤ مهاجم قبلى وجود نداشت) در حد و اندازه هاى خود ظاهر شود. نیم فصل اول با ٥ گل زده (که ٣ تایشان را به پیکان انتهاى جدولى زده بود) و نیم فصل دوم هم با ٣ گل زده در لیگ ٤ تا در جام حذفى.
با همه این اوصاف کمتر کسى انتظار جدایى او را داشت، به ویژه پس از سپرى شدن یک نیمه از بازى فینال جام حذفى بین پرسپولیس و سپاهان. جایی که پرسپولیس با حضور ١٠٠ هزار نفر با تک گل کریم انصاری فرد در انتظار یک خداحافظى با شکوه براى مهدى مهدوی کیا بود. اما یحیى گل محمدى با خروج کریم و کریمى از ترکیب، هم به کار خود و هم به کار این دو بازیکن در پرسپولیس پایان داد.
فصل نقل و انتقالات ٩٢-٩٣ آغاز شده بود و تا یک ماه اول هیچ خبرى از شاه ماهى سابق این بازار نبود تا اینکه او با مطرح کردن موضوع پیشنهاد داشتن از تیم هاى خارجى سعى کرد بار دیگر براى خود بازار گرمى ایجاد کند.
در این بین على دایى که پیش از این براى دومین بار محبوب ترین بازیکن یک دهه اخیر پرسپولیس را کنار گذاشته بود، براى همشهرى خود نیز تخفیفى قائل نشد و همان اول آب پاکى را روى دست انصاری فرد ریخت تا او برخلاف میل باطنى خودش، محمد رویانیان و اکثر هواداران سرخپوش، پرسپولیس را به مقصد دیگر تیم سرخرنگ لیگ ترک کند و از قضا در همان هفته اول نیز به شهریار و تیمش خورد و به همراه على کریمى فرصتى مناسب براى جبران مافات به دست آورد اما با کارشکنى مسئولان باشگاه در صدور رضایتنامه، این بازى را از دست داد.
در ادامه فصل کریم خود را به ترکیب اصلى تراکتور رساند و در پایان نیم فصل، با ٧ گل زده به همراه شیمبا و عنایتى در صدر جدول گلزنان قرار گرفت تا اینکه بازى مورد نظرفرا رسید.
٨ آذر ٩٢، فرصتى طلایى براى انتقام از على دایى بود. یک گل سه امتیازى از انصاری فرد بدترین اتفاق ممکن براى على دایى بود که با این شکست تا رده پنجم جدول سقوط کرد. گلى که بار دیگر این سؤال در ذهن هواداران سرخپوش مطرح کرد که چرا بهترین مهاجمان لیگ نیز در این تیم دچار افت مى شوند؟